پخش زنده
دانلود اپلیکیشن اندروید دانلود اپلیکیشن اندروید
English عربي
4288
-
الف
+

مصاحبه آی‌فیلم با نرگس آبیار کارگردان فیلم سینمایی «شیار 143»

نرگس آبیار در گفت‌وگوی اختصاصی با آی‌فیلم به ارائه توضیحاتی در خصوص فیلم «شیار143» پرداخت.

نرگس آبیار در گفت‌وگوی اختصاصی با آی‌فیلم به ارائه توضیحاتی در خصوص فیلم «شیار143» پرداخت.

آی‌فیلم: در عرصه نویسندگی شما فعالیت بسیار وسیعی داشتید و تعدادی از رمان‌های شما به چاپ رسیده است و فیلم «شیار۱۴۳» نوشته خودتان است. کارگردان مولف و کارگردان مجرد را چگونه مقایسه می‌کنید و مضرات و منافع این مساله را چگونه می‌بینید؟

آبیار: به نظر من فیلم‌های کارگردان باید باهم متفاوت باشد و بسته به موضوع، فرم روایت فرق دارد، ولی اینکه بگوییم همه کارهای کارگردان شبیه هم است و آن کارگردان مولف است اینطور نیست و آن کارگردان خود را تکرار کرده است و این محتواست که فرم را مشخص می‌کند برای نوع روایت و این متفاوت بودن اگر در کارهای من بیفتد باعث افتخار من است.

آی‌فیلم: در کارهای شما جزئیات زیادی وجود دارد. آیا فیلمساز مولف به جزئیات بیشتر توجه می‌کند؟

آبیار: بله. اما این به سابقه نویسندگی من برمی‌گردد، زیرا هنگام نوشتن رمان باید جزئیات زیادی را بدانیم و همین باعث می‌شود داستانی ملموس را به ببینده نشان بدهی که این با نشان دادن جزئیات امکان‌پذیر است.

آی‌فیلم: شما در فیلم از فرهنگ بومی به خوبی استفاده کردید و آن را به زیبایی نشان داده‌اید.

آبیار: در همه کارهای من فرهنگ بومی نشان داده شده‌است و خداروشکر کشور ما هنوز در دهکده‌جهانی هضم نشده‌است که در آن فضا زبان،لباس و... یکی باشد و برای اینکه ما این فضاها را باور‌پذیر کنیم خوب است که در فیلم‌ها بیاید و فرهنگ بسیار قوی‌ای داریم که لازم است به آن پرداخته شود.

آی‌فیلم: شما شروع فیلم را مستندگونه آغاز کردید. آیا علاقه‌ای به مستندسازی دارید و دلیل مستندگونه بودن ابتدای فیلم چیست؟

آبیار: در واقع ما متوجه می‌شویم یک گروه مستندسازی در فیلم وجود دارد که می‌خواهند زندگی شهید را بسازند و در طی این مصاحبه‌ها کسی که تفحص کرده و همیشه برایش علت تفحص کردن سوال بود می‌فهمد که تفحص چقدر واجب و مهم است. خود من ۱۰ مستند ساختم و مستند یک کشف و شهودی دارد که برای ساختن فیلم داستانی کمک می‌کند. مستند به ما یاد می‌دهدکه از پتانسیل موجود استفاده کنیم.مثلا در فیلم اشیا پارچه ای به دوربین انداختیم و در دل مردم رفتیم و صحنه‌های بسیار خوبی گرفتیم و یکی از بخش‌های خوب فیلم است.در فیلم «شیار۱۴۳» لحظاتی بچه‌ها به بازی مشغول هستند که متوجه دوربین نیستند و بسیار طبیعی شده است و به این قائلم که هیچ‌چیزی از فیلم بیرون نزند یعنی زمانی که مخاطب فیلم را ببیند و بگوید چه کارگردانی خوبی یعنی فیلم من ضعف دارد.

آی‌فیلم: ماجرای خواب در فیلم واقعی است؟ نگرانی‌هایی نداشته‌اید که ورود به ماورالطبیعه ممکن است مورد نقد قرار بگیرد؟

آبیار: زمانی به موضعی ماورالطبیعیه می‌گویندکه واقعی نباشد، اما خواب اتفاقی است که هر شب می‌افتد و خیلی وقت‌ها این اتفاقات در مورد شهدا افتاده است و در مورد شهدای تفحص شاید خودم ۲۰ مورد را مطالعه کرده‌ام که با خواب‌دیدن توانسته‌اند شهیدی را پیدا کنند.

آی‌فیلم: وقتی ما به مسائل عاطفی دفاع مقدس می‌خواهیم بپردازیم، کارگردان مرد با کارگردان زن چه تفاوتی دارند؟

آبیار: وقتی فیلم «شیار ۱۴۳» در جشنواره فجر نمایش داشت، روزنامه گاردین نوشت این فیلم زنانه‌ترین فیلم دفاع مقدس است و در واقع یک نگاه زنانه در میان فیلم‌ها کم بود و من سعی کردم آن را بسازم که شاید در سینمای ایران کم سابقه بوده و در ایران سینمای زنانه بسیار کم داریم که در «شیار ۱۴۳» این اتفاق می‌افتد و تفاوت‌اش با دیگر فیلم‌های دفاع مقدسی زنانه بودن آن است.

آی‌فیلم: بازی‌های فیلم بسیار خوب است، حتی هنرورها خوب بازی کرده‌اند. در خصوص بازی‌ها توضیح بدهید و در خصوص اینکه اصالت رفتاری در بین بازیگران وجود داشت بفرمایید.

آبیار: در «شیار ۱۴۳» هم بازیگران حرفه‌ای داشتیم، هم بازیگرانی که از تئاتر کرمان آمده بودند و حال اینکه بخواهیم بازیگرها و لهجه‌ها را یکی کنیم کار سختی است، زیرا در کرمان روستا به روستا لهجه‌ها فرق دارد و این کار ما را سخت می‌کرد. بازیگران اصلی برای اینکه فرم و رفتار مردم کرمان را بگیرند، بین مردم می‌رفتند، مثلا خانم زارعی یک هفته قبل از شروع فیلمبرداری به یکی از روستاهای کرمان رفت و از زنان چادر سر کردن مخصوص آن روستا و یا نان پختن را یاد گرفت.آقای مهران اجمدی نیز با مردم محلی هم صحبت کرد و یک سری واژه‌ها به دیالوگ خود اضافه کردند و قبل از فیلم مستندهایی به بازیگران نشان دادیم تا فرهنگ ردم را یاد بگیرند.یکی از بهترین جاهایی که دانشگاه مردم شناسی است زیارتگاه‌ها است.

آی‌فیلم: حیاط خانه، حیاط خاصی بود و اصالت داشت و در آنجا کیفیت انسانی مانند پنبه‌زنی، نان پختن و... وجود داشت. در این مورد توضیح دهید.

آبیار: در خانه‌های روستایی حیاط نقش اساس دارد و حیاط یکی از مراکز کار، رفت‌ و آمد و... است. حیاط برای روستایی‌ها مرکز کار است و چون من از کودکی این فضا را دیده بودم از آن استفاده کردم.

آی‌فیلم: گرمای اقلیمی هم اجازه را می‌دهد که بیشتر از حیاط استفاده کنند.

آبیار: در همه شهرها و روستاها و بیشتر روستاها حیاط نقش مهمی داردومن اصالتا یزدی هستم و دیده بودم گوشه‌یحیاط کارانجام می‌دهند،مثل دادن پوست انار به گوسفندان،پنبه زنی،داشتن دار قالی و بافتن قالی و...که حیاط یک مرکززندگی است که در این فیلم لحاظ شده است.

آی‌فیلم: در فیلم از طنز غافل نبودید و از طنز ظریف و به‌جایی استفاده کردید. مثل حرف‌های پیرمرد تلفنچی یا برداشتن نردبام که نشان می‌دهد پسرازبچگی این شوخی را با مادر دارد و یا بستن رادیو و تلفیق سنت و مدرنیته. در این خصوص توضیح دهید.

آبیار: طنز در فیلم جدی باید آنقدری باشد که فکر نکنیم با یک فیلم طنز روبرو هستیم و در فیلم «نفس» نیز طنز را استفاده کردم در همین بافت زندگی مردم و بخش جداناپذیر زندگی مردم است و در شیار هم همین اتفاق افتاده است و آن قسمتی که یونس مادرش را کنار درخت می‌گذاشت از خاطرات خودم بود که پسر دخترعمه‌ام به شوخی مادرش را سرطاقچه می‌گذاشت ولی چون سینما نمی‌تواند این صحنه را نشان دهد از تمثیل نردبام استفاده کردیم.

آی‌فیلم: مساله معدن که "الفت" را از فضای طبیعی زندگی خارج می‌کرد، نشان‌دهنده نامانوس بودن الفت با فضای صنعتی است زیرا نشان می‌دهد که الفت از معدن ترس دارد و چند باری هم که سید دعوت کرد بنشیند کمی فاصله را حفظ می‌کند؟

آبیار: این استنباط از معدن خیلی خوب است زیرا هر فیلمی قوت‌اش به این است که تفسیرهای مختلف د رذهن مخاطب ایجاد کند اما من معتقدم معدن نماد "الفت" است که روز به روز پیش می‌رود و پالایش می‌شود به خاطر امتحان یکه خداوند از الفت می‌گیرد و به خاطر انتظار در واقع کیمیای وجودش استخراج می‌شود و یا در قسمت ذوب که الفت می‌گوید دلم مثل این کار دارد آب می‌شود.معدن همچین پتانسیلی در کار ما دارد.آن معدن نیز بزرگترین معدن مس ایران است و معدن خاصی است که پر از لوکیشن فوق العاده بود و مرا وسوسه می‌کرد که بیشتر استفاده کنم. حتی لوکیشنی بود که الفت می‌خواست سرکتاب باز کند روستایی بود که همه خانه‌ها د رکوه است که قدمتش 2000 سال پیش است. من وقتی آن روستا را دیدم فکر کردم لوکیشن اصلی را دراین روستا بیاورم اما به این نتیجه رسیدم لوکیشن اصلی معمولی باشد زیرا الفت را تحت شعاع قرار می‌دهد و اعتقادم این است که هیچ چیزدر فیلم نباید کارکتر من را تحت شعاع قراردهد.

آی‌فیلم: خیلی‌ها معتقدند انتظار "الفت" طولانی شده است. شما نگران این نبودید که بیننده خسته بشود و یا می‌خواستید گذر زمان را نشان دهید؟

آبیار: موضوع فیلم "انتظار" است. در نتیجه من می‌خواستم موضوع انتظار را القا کنم و من دوربین روی دست را انتخاب کردم، زیرا بی‌قراری درونی "الفت" را از طریف لرزش دوربین حس کنیم  و اصرارم این بود سه‌پایه بر سر لوکیشن نیاید و من می‌خواستم انتظار را به مخاطب القا کنم و تلاشم را کردم تم انتظار و دوربین روی دست را با یکدیگر تلفیق دهم.

آی‌فیلم: صحنه آخر فیلم صحنه تاثیرگذاری بود. در این خصوص توضیح بدهید.

آبیار: صحنه‌هایی که ما فلش بک داشتیم که "الفت" بچه را بغل کرده در ابتدای فیلمبرداری «شیار ۱۴۳» گرفته شده است و تنها جایی بود که گریه کردم، زیرا می‌دانستم کجا می‌خواهم آن را استفاده کنم. صحنه آخر را هم برای آخرین روز فیلمبرداری گذاشتیم زیرا خانم زارعی باید خودش را آماده می‌کرد و قبل از آن یک ماه کامل در ماه رمضان روزه گرفته بود و از لحاظ معنوی کاملا آماده بود و باید بگویم من در «شیار ۱۴۳» هق هق مردم را در سینما می‌شنیدیم و در این کار به سمت ویژگی‌های ملودرام کم‌تر رفته‌ام، زیرا موضوع چنان تاثیرگذار است که بیننده خود دنبال می‌کند و صحنه واقعی مواجهه شهید و مادر خیلی درناک است و سعی کردم روایت شاعرانه از موضوع داشته باشم.

ه خ / ح ی

نظر شما
ارسال نظر
علی ندیم

ممنون از این محاصحبه عالی