پخش زنده
دانلود اپلیکیشن اندروید دانلود اپلیکیشن اندروید
English عربي
4641
-
الف
+

حال و هوای «کتابخانه فاطمه‌‍ها» در جنوب کرمان

کوچکترین کتابخانه ایران پس از گذشت هفت سال دارای چند شعبه و 500 عضو شد.

کوچکترین کتابخانه ایران پس از گذشت هفت سال دارای چند شعبه و 500 عضو شد.

به گزارش آی‌فیلم به نقل از خبرگزاری تسنیم، توسعه فرهنگی یکی از شاخصه‌های توسعه در هر کشور است. اگر نگاهی به آمار کتابخانه‌های بزرگ در دنیا که براساس میزان منابع موجود دسته‌بندی شده‌اند، بیندازیم، متوجه می‌شویم که عمده این کتابخانه‌ها در کشورهای توسعه یافته قرار دارند که در این میان سهم ایالت متحده آمریکا بیش از دیگر کشورها است و کشورهای آلمان، انگلستان، اسپانیا، روسیه و ... در رده‌های بعدی قرار دارند. 

در کنار این، در برخی از کشورهای توسعه‌یافته همواره طرح‌های متعددی به صورت خودجوش و با حضور مردم عادی راه‌اندازی می‌شود که همه آنها یک هدف دارند: توسعه فرهنگ کتابخوانی. اجرای طرح‌های خودجوش به ویژه در حوزه فرهنگ در ایران خیلی مرسوم نیست، عموم طرح‌ها از جانب مسئولان اجرایی می‌شود و شاید به همین دلیل هم هست که بسیاری از این طرح‌ها یا تأثیرگذاری قابل قبولی ندارند یا تأثیر آنها لحظه‌ای و محدود به دوره‌ای خاص است. طی سال‌های اخیر دغدغه‌مندان فرهنگی تلاش کرده‌اند تا با استفاده از ابزارهای جدید، اقداماتی در این زمینه انجام دهند؛ هرچند برخی از این دست از فعالیت‌ها همچون بارقه‌هایی در فضای فرهنگی کشور بوده‌اند و بعد از مدتی به دلایل مختلف از جمله بی‌توجهی مسئولان و نبود حمایت‌های مادی و حتی معنوی، خاموشی گرفته‌اند.

راه‌اندازی کتابخانه‌ای کوچک به نام سه دختر در روستای دهکهان از توابع شهرستان کهنوج در کرمان از جمله اقدامات فرهنگی خودجوش در کشور است که توانسته توجه بسیاری از اهالی فرهنگ و دغدغه‌مندان این حوزه را به خود جلب کند. «روستای فاطمه‌ها» که روزگاری به عنوان کوچک‌ترین کتابخانه ایران با داشتن سه عضو معرفی شده بود، امروز چند شعبه از آن در روستاهای همجوار نیز تأسیس شده و حدود 500 نفر عضو دارد. فرزاد میرشکاری، مؤسس این کتابخانه، می‌گوید که راه‌اندازی این کتابخانه‌ها در روستاهای جنوب کرمان توانسته تأثیر مثبت و چشم‌گیری در فضای اجتماعی این مناطق داشته باشد.

وی از ظرفیت‌های مناطق محروم به ویژه در جنوب کشور سخن گفت و اشاره کرد که این مناطق همچون دره‌های بزرگی هستند که هرچه فعالیت فرهنگی مثبت در آن رخ دهد، پر نمی‌شوند. به گفته میرشکاری، کتابخانه فاطمه‌ها بیشتر با عزم مردم و همت فاطمه‌ها توسعه یافته و تنها تسهیلاتی که پس از معرفی این کتابخانه در جشنواره روستاهای دوستدار کتاب، به آن اختصاص یافته 30 میلیون تومان جایزه بود که با همکاری چند مؤسسه خصوصی و دولتی اهدا و در نهایت صرف راه‌اندازی یک سالن مطالعه در کتابخانه شد. به گفته میرشکاری، هنوز بسیاری از کتابخانه‌های روستایی در مناطق محروم هستند که از داشتن یک قفسه برای کتابخانه‌هایشان محروم هستند. او می‌گوید که دوستداران کتاب نباید منتظر مسئولان باشند.  مشروح گفت‌وگو با مؤسس کتابخانه فاطمه‌ها در ادامه منتشر می‌شود:

- آقای میرشکاری، کتابخانه «فاطمه‌ها» روزی به عنوان کوچک‌ترین کتابخانه ایران معرفی شد، اما امروز شاید بتوان گفت که جزو معروف‌ترین و پویاترین کتابخانه‌هایی است که به صورت خودجوش شکل گرفته است. چه اتفاقاتی در این مدت رخ داد؟

کتابخانه فاطمه‌ها، یک کتابخانه خودجوش در روستایی در شهرستان کهنوج است. سه عضو اولیه این کتابخانه، سه دختر 9 ساله بودند که تا مدت دو سه ماهی فقط همین سه نفر عضو کتابخانه بودند و از کتاب‌های معدودی که در کتابخانه وجود داشت،‌ استفاده می‌کردند. تا اینکه تصمیم گرفتیم که اسم کتابخانه را «فاطمه‌ها» انتخاب کنیم. بعد از اینکه این اتفاق افتاد، بچه‌ها اعتماد به نفس خاصی گرفتند و به دنبال این بودند که آن را تثبیت و گسترش دهند و بقیه هم متوجه شوند که آنها کتابخانه دارند؛ با توجه به همین موضوع گروه سرودی را برای جشن نیمه شعبان تشکیل دادند و در ابتدا عنوان کردند که «گروه سرود فاطمه‌ها تقدیم می‌کند»؛ همه می‌گفتند که کتابخانه فاطمه‌ها کجاست؟ این روستا که کتابخانه نداشت.

این کتابخانه کم‌کم در میان اهالی روستا جا افتاد تا اینکه یک روزنامه محلی این کتابخانه را به عنوان کوچک‌ترین کتابخانه ایران معرفی کرد و بعد از آن اتفاقات خوبی رخ داد و به عنوان یک حرکت خودجوش فرهنگی جا افتاد و معرفی شد. دختران کودک و نوجوان آستین‌هایشان را بالا زدند و شرایطی ایجاد کردند که علاوه بر مردم عادی، نویسندگان مطرح مانند مصطفی رحماندوست، هوشنگ مرادی کرمانی، رضا امیرخانی و ... از کتابخانه حمایت کردند. کتابخانه با همت مردم و نویسندگان از مظلومیت و غربت درآمد. آنچه باعث معروف شدن این کتابخانه بین اهالی فرهنگ شد، حرکت خودجوش کودکان آن هم در منطقه روستایی بود. کتاب در حال حاضر در کل کشور مظلوم است و کمتر به آن توجه می‌شود، اما تلاش چند نوجوان و همت بلند آنها سبب شد که کتاب حداقل در یک منطقه کوچک و روستایی از این حالت درآید.

- در حال حاضر چند نفر عضو کتابخانه هستند؟

رسانه‌ای شدن کتابخانه فاطمه‌ها خیلی به توسعه آن کمک کرد. در حال حاضر کتابخانه فاطمه‌ها 12 هزار جلد کتاب دارد. از لحاظ دیگر امکانات کتابخانه‌ای شامل قفسه، رایانه و... چیزی کم ندارد و حتی شعبه‌هایی از این کتابخانه در روستاهای همجوار نیز تأسیس شده است که این شعب نیز به صورت خودجوش اداره می‌شود. این کتابخانه‌ها به روستاهای اطراف هویت داده و به نوعی یک پناهگاه امن فرهنگی به شمار می‌آیند.

در سال 93 که اولین دوره انتخاب روستاهای دوستدار کتاب بود، از کتابخانه‌های روستایی خواسته شد که طرح‌های کتابخوانی را با مستنداتی به این جشنواره ارسال کنند. کتابخانه فاطمه‌ها ابتدا جزو 10 روستای دوستدار کتاب معرفی و در نهایت به عنوان روستای دوستدار کتاب مورد تجلیل قرار گرفت. در این سه سال نیز به صورت مداوم از سوی بخش روستاهای دوستداران کتاب در نمایشگاه‌ بین‌المللی کتاب تهران دعوت شده‌ایم که این حضور نیز برکاتی برای کتابخانه فاطمه‌ها داشته است. در این چند سال عده‌ای بیشتری با کتابخانه آشنا شدند و توانستیم با ناشران متعددی وارد مذاکره شویم که آنها کتاب‌های اهدایی خود را به این کتابخانه ارسال کنند. خدا را شکر، همین حرکت ساده و خودجوش باعث شده که عزم جدی برای مطالعه و کتابخوانی در روستاها شکل بگیرد و اتفاقات فرهنگی خوبی در این مناطق رخ دهد. کتابخانه فاطمه‌ها نه مدرسه است، نه مسجد است، نه خانه بهداشت است و نه هیچ اداره‌ای اما به اندازه یک اداره و دستگاه فرهنگی در این مناطق تأثیرگذار است و توانسته مخاطبان زیادی جذب کند. در حال حاضر 500 نفر عضو این کتابخانه هستند.

سعی کرده‌ایم در این سال‌ها با استفاده از طرح‌های خلاقانه، دچار رکود نشویم و پویا باشیم. به عنوان نمونه،‌ اخیراً طرح ارسال کتاب به خانه‌های مردم اجرایی می‌شود. مردم از طریق پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های مجازی کتاب‌های مورد علاقه خود را انتخاب می‌کنند و سفارش می‌دهند، ما نیز این کتاب‌ها را به سمت درب منازل ارسال می‌کنیم.

- توسعه کتابخوانی تأثیر مستقیمی بر توسعه فرهنگی هر منطقه‌ای دارد. مناطق جنوبی کرمان سال‌هاست که با مشکلات اجتماعی متعددی مواجه است و دست و پنجه نرم می‌کند. طبق تجربه‌ای که در این مدت کسب کرده‌اید، فکر می‌کنید که توسعه کتابخانه در روستای شما و همچنین روستاهای اطراف تأثیری از این نظر در نحوه مناسبات اجتماعی مردم داشته است؟

خواندن کتاب آدم را آرام می‌کند، هر کسی کتاب می‌خواند احساس بزرگی و آگاهی می‌کند. احساس می‌کند که هست و دوست دارد که در توسعه روستا و جامعه‌اش وساختن مکانی زیباتر برای زندگی مشارکت کند. کتاب انسان‌ها را از بسیاری از آسیب‌های اجتماعی دور می‌کند. میزان مطالعه ارتباط مستقیم با ترویج صلح و مذاکره دارد. کشورهای اسکاندیناوی که بالاترین مطالعه را دارند، کمترین خشونت را دارند. در برخی از مناطق کرمان از نظر اجتماعی آسیب‌های مختلفی وجود دارد، از این نظر قطعاً توسعه کتابخوانی می‌تواند در کمتر شدن این آسیب‌ها مؤثر باشد. تأثیر هم گذاشته، نمی‌توان آمار دقیقی داد، اما با توجه به تجربه شخصی‌ام می‌گویم که من این تغییر را در تک‌تک 500 عضو کتابخانه فاطمه‌ها احساس می‌کنم. برخی از افراد چون خودش را عضو کتابخانه می‌داند، از انجام برخی از کارها که حضور او را در کتابخانه زیر سوال می‌برد، پرهیز می‌کند.

کسی که عضو کتابخانه است و کتاب می‌خواند، از کلمات ناپسند استفاده نمی‌کند و دوست دارد که مرهم باشد برای مردم افرادش تا اینکه بخواهد آسیب برساند. به عنوان مثال، جاده‌ای از وسط محله رد می‌شود و معمولاً محل عبور و مرور متور سوارهاست. قبلاً یکی از ساکنان این بخش از روستا خطاب به رانندگان با جمله‌ای ناپسند نوشته بود که آی فلانی آهسته‌تر برو! اما بعد از اینکه مدتی عضو کتابخانه شد و مطالعه می‌کرد، جمله‌اش را به این تغییر داده که «بچه‌ کوچک داریم، آهسته‌تر رانندگی کنید». به نظرم تحمل مردم روستا نسبت به یکدیگر بیشتر شده است و حتی به جایی رسیده‌ایم که مردم کتاب و روزنامه می‌خرند، در حالی که قبلاً در حد صفر بود؛ به خصوص برای بچه‌ها. 

- اشاره کردید که کتابخانه با همت نویسندگان،‌ ناشران و حتی مردم عادی از سراسر کشور گسترش یافت. چند سال پیش این نام این کتابخانه در جشنواره روستاهای دوستدار کتاب معرفی شد، پس از آن چه اتفاقاتی برای کتابخانه رخ داد؟ آیا تسهیلات خاصی از سوی مسئولان برای توسعه آن در نظر گرفته شد؟

فعالیت‌ها صد در صد خودجوش بود. وقتی روستا به عنوان روستای دوستدار کتاب انتخاب شد، جایزه‌ای در نظر گرفتند که با همکاری چند مؤسسه بود. جایزه حدود 30 میلیون تومان بود که با آن یک سالن مطالعه برای کتابخانه ساختیم.

- به نظر می‌رسد که شما جزو خوش‌اقبال‌ترین کتابخانه‌ها در مناطق کوچک هستید که توانستید این امکانات را جذب کنید. از سوی دیگر، با توجه به اتفاقاتی که رخ داد، می‌توان به نیاز این مناطق به داشتن و توسعه فعالیت‌های این‌چنینی پی برد.

ظرفیت این مناطق بالاست. تمامی مناطق محروم کشور به خصوص جنوب کشور، مانند دره بزرگی است که هرچه فعالیت فرهنگی مثبت در آن انجام دهید، پر نمی‌شود؛ یعنی می‌خواهم بگویم که اینقدر در این مناطق کار انجام نشده وجود دارد.

این مناطق معمولاً از نظر امکانات محروم هستند. در روستاها معمولاً کتابخانه عمومی وجود ندارد و اولین کتابخانه‌ها معمولاً در مساجد هستند. این کتابخانه‌ها هم بضاعت کمی دارند و حتی گاه میز و قفسه هم ندارند.

به قول شما این خوش‌اقبالی و البته ابتکار بود. هرجا ابتکار به کار گرفته شود، طرح‌ها جواب می‌دهد. راه‌اندازی کتابخانه فاطمه‌ها از هر جهت یک کار نو بود و برای همین برای بسیاری جذابیت داشت. اگر کتابخانه‌های روستایی به سمت برنامه‌های به‌روز حرکت کنند، دیده می‌شوند. الان فضای مجازی فرصت برابری را برای خیلی‌ها ایجاد کرده است که دورترین روستای کشور می‌تواند به صورت زنده و مستقیم فیلم فعالیت‌های کتابخانه‌اش را برای کل دنیا پخش کند. از این بالاتر چه هست؟ به نظرم با استفاده از این روش‌ها می‌توان کتابخانه‌های کوچک را معرفی کرد. حتی امکان دارد که ایده‌هایی در این کتابخانه‌ها مطرح شود که بعداً مورد استفاده دیگر کتابخانه‌ها هم قرار بگیرد. چشم‌شان فقط نباید به دنبال مدیران باشد، خودشان باید اقدام کنند و از ظرفیت فضای مجازی کمال استفاده را ببرند. اگر با اخلاص و برای مردم فعالیت کنند، روز به روز پیشرفت خواهند کرد.

ف ا/ ص گ

نظر شما
ارسال نظر